من نوشت

من نوشت هایم،گاه خاطرات،گاه غر زدن های بی انتها

یافتن گم شده‌ای!

دوشنبه سوم شهریور ۱۴۰۴، 19:9

جدا نوشت:

چند روزی است دوستانم دوباره در رابطه‌های اشتباه رفته‌اند و با پسران عجیب و غریبی ارتباط گرفته‌اند. برایم که تعریف می‌کنند به خودم و آقای ح که فکر می‌کنم می‌بینم نه من و نه او هیچ کداممان این جور رفتار نمی‌کردیم.

کل رابطه‌مان محترمانه بود و یک بار هم به دعوا و بحث بزرگ کشیده نشد. هر بار دلگیری بود، او از من می‌شنید. و اگر حس می‌کردم من او را ناراحت کرده‌ام می‌خواستم که صحبت کند که بدانم کجای کار اشتباه بوده و کارم را تکرار نکنم.

حالا دوستانم را که می‌بینم با روابط عجیب و غریبشان تعجب می‌کنم. هفته سوم آشنایی پسر به دوستم فحش داده بود. شاخ‌هایم در آمد. چه طرز برخورد و صحبت کردن است؟

یادم است اولین بار که می‌خواستم فحش بدهم و اعصبام خراب بود، نوشتم می‌خواهم فحش بدهم و نمی‌توانم. گفت بیا یکی من فحش می‌دهم و یکی تو.

سر همان دومین فحشی که داد، گفتم همین را میخواستم بگویم و تمام شد. دیگر هم فحش ندادم. بماند که ما 5 سال همدیگر را می‌شناختیم.

واقعا حالا به این نتیجه رسیدم درست است رابطه ما تمام شد و نقطه‌ای بر پایان‌اش گذاشتیم اما استانداردهایم را بالا برد.

فهمیدم که می‌شود عصبانی بود و محترم. می‌شود ناراحت بود و گفتگو کرد.

من هم خوب بودم؟‌ امیدوارم من هم خوب بوده باشم.

همین.

: )
© من نوشت