من نوشت

من نوشت هایم،گاه خاطرات،گاه غر زدن های بی انتها

امروز

یکشنبه سوم فروردین ۱۴۰۴، 11:26

امروز قراره بازده بهتری داشته باشم. دلم خواست چند کلمه‌ای بنویسم و بعد برم درس بخونم.

وضعیت راهی که دارم میرم خیلی غیرمشخصه. دارم راه میرم فقط.

برخلاف همیشه که کم از خودم میگفتم اینبار تقریباً مینویسم همه جا. نمیدونم این بده یا خوب. من همیشه به کم گفتن عادت داشتم ولی الان از نوشتن خوشم میاد، از این که کوتاه بگم چکار کردم در روزم. میخوام تجربه‌ش کنم.

شبا زود خوابم میبره یعنی ساعت ۱۲ رو به زور میبینم. کار غیرعاقلانه هم ازم سر نمیزنه.

اتمام هر شب سعی می‌کنم یه طرح ساده بکشم که نزدیک به حس و حالم باشه. هم این که احساس کنم یه کاری برای خودم انجام دادم و هم اینه طراحی رو فراموش نکنم.

امسال دوست‌های قدیمی زیادی بهم پیام دادن، خیلی عجیبه. دیشب هم یک دوست اینستاگرامی پیام داده به تلگرامم. از تابستون اینستاگرام رو پاک کرده‌بودم و به نظر میخواد فقط حالمو بپرسه. برام عجیبه، امسال گویا سال دوست‌هایی قدیمیه.

برم بخونم.

همین

: )
© من نوشت