من نوشت

من نوشت هایم،گاه خاطرات،گاه غر زدن های بی انتها

پیامی از مریم مقدس معاصر!

سه شنبه یازدهم شهریور ۱۴۰۴، 0:13

من هنوز پریود نشدم و رسماً دارم تبدیل می‌شم به مریم مقدس.

هر چند روز یکبار یه علامت کوچک پی‌ام‌اس ظاهر میشه و سپس ناپدید میشه و بدنم تصمیم میگیره برگرده رو حالت عادی.

البته که اسپیرونولاکتون خیلی موثره ولی ماه‌های قبل این جور تاثیر نمیذاشت. حالا که می‌خوام آزمایش بدم و آزمایشم باید اواسط دوره باشه و بعد بتونم قطعش کنم داره بازی سرم درمیاره.

اسپیرو فهمیده قراره قطعش کنم داره تاکسیک بازی درمیاره.

جدی تو عمرم این قدر تاثیر پریود رو حس نکرده‌بودم.

دختر بودن چه داستانیه‌ها. هر چند روز یکبار سیمام اتصالی می‌کرد این دو هفته اخیر.

به عنوان کسی که پی‌ام‌اس و دوره‌های نرمالی رو میگذرونده واقعا برگام ریخته و با همه‌ی کسایی که بدترین حالت رو تجریه میکنن همدردی میکنم.

+

زمانی که درس می‌خونم موبایلم رو کارم نمیذارم و خب حضورم توی برنامه‌ها کمرنگ‌تر از پیشه.

امروز ظهر موبایلم رو اوردم توی اتاقم و یک لحظه رفتم توی تلگرام دیدم توی اون گردالی‌های بالا که اکانت‌هایی که بیشترین گفتگو رو داری نشون میده، اکانت آقای ح نیست.

بعد یکم فکر کردم دیدم به خاطر اینه که کل تاریخچه پیام‌ها رو پاک کردم و کلا از چت‌هام هم اسمش رفته.

قلبم یک لحظه مچاله شد.

انسان‌ها چطور هر روز توی یک رابطه‌ن؟ خیلی سخته واقعاً بودن و نبودن آدم‌ها.

من اصلا آدم این نیستم که روابطم رو موقتی پایه گذاری کنم. خیلی اذیت میشم و حتی الانم با وجودی که سعی کردم درست مدیریت کنم و خودم رو اذیت نکنم باز هم سختمه.

هر چند از خودم راضی‌م و کمال تشکر رو دارم ولی قلبم یک لحظه‌هایی مچاله میشه.

مچاله شدن که میگم مچاله شدن واقعی‌. انگار که تحت یک فشار زیاد قرار میگیره و یادش میاد که دیگه آقای ح نیست و دوباره باز میشه.

اقای ح نیست. منم نیستم و راستش گاهی مغزم رد میده و خیلی نامنصفانه فکر میکنه که کاشکی بودن ارزشمند‌تری داشتم.

هر چند که مطمئنم بودنم ارزشمنده اما آدم با افکار پلید نمیتونه خیلی بجنگه. یک جایی کم میاره.

بگذریم.

ساعت خوابم درست نیست هنوز و اذیتم بابتش. باید بذارمش روی حدود ۷_۸.

من میتوانم.

مریم مقدس همین جا مطلب رو تموم میکنه.

: )
© من نوشت