من نوشت

من نوشت هایم،گاه خاطرات،گاه غر زدن های بی انتها

ای وای از دیشب

پنجشنبه سی ام اسفند ۱۴۰۳، 11:23

دیروز نوشتم که هورمون‌هایم بهم ریخته‌اند ولی انتظار نداشتم نیمه شب با حالت تهوع و درد شدید بیدار شوم. حتی لحظه‌ای فکر کردم دارم میمیرم.

هیچ وقت این قدر شدید روحی و جسمانی درگیر پریود نشده‌ بودم. دو ماه است همه‌ی سلول‌هایم سرویس می‌شوند. مشخص است یک چیزی درست نیست.

حالات روحی‌م واقعا بد می‌شود با این وجود که دارم قرص مصرف می‌کنم و باید حالات کمتری را تجربه کنم.

جسمانی هم رسماً بگا میروم.

یک روز به شدت بد داشتم. بد و افتضاح!

به قدری احساسات بد داشتم که نمیدانستم چکار کنم. احساسات بد که میگویم واقعا احساسات بد.

تحمل ماه دیگر از همین الان برایم غیرممکن شده است. محترمانه میروم قرصی که برای تعادل تستوسترونم را نوشته اند را میخورم. شاید خودم را نجات بدهم.

آه خدایا من از این زندگی عجیب

: )
© من نوشت